تمام شد. ح تمام شد . بلاکم کرد و خلاص.

اینکه شباهت رفتاری همه‌شان نشان می‌دهد که من کارم یک جایی می‌لنگد به کنار اما جدا عجب که همه رفتنی‌اند. به کی دل ببندمراستش فکر می‌کنم بلدم مغرورانه دل بکنم، فکر می‌کنم بلدم اما دلم نمی‌آد تمومش کنم و برم سراغ زندگی عادی یا نفر بعدی دلم نمیاد دل بکنم . دلم می‌خواد برای خودم نقش عاشق دلباخته رو تا تهش خوب بازی کنم تا شرمنده‌ نشم و نگم اون یکجا کم گذاشتی .

اما جدا تموم شد دیگه هیچ خواهش و تمنایی راهش باز نیست چون بلاکم 

نمی‌خوام ادای این آدمای به یه ورش رو در بیارم اما به یه ورش . یه بغضی تو گلوم سنگینی می‌کنه اما اینم تموم میشه. اینم می‌گذره. کاش دیگه عاشق نشم خسته‌ام از این تلاش با همه‌ی وجودم برای این هیچ بزرگی که دنبالشم. من که میدونم ته عشق و علاقه و دوستی هورمونه و س ک س پس چمه؟

میرم استامینوفن فخورم و تجربه کنم آیا اونجور که گفتن اثر داره یا نه! می‌گن مسکن استامینوفن برای شکست عشقی بکار می‌آد . 

استامینوفن لازمم


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها